سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باورکده

چرا التقاط

شخصیت و روح و روان آدمی و به تبع آن جامعه انسانی ابعاد مختلفی دارد که در آنها نیازمند راهنمایی ، الگو برداری، برنامه و نقشه راه است. هر فرد و گروهی که بتواند در یک یا چند بُعد خاص ، خلاء های یاد شده را پر و نیازها را برطرف کند نگاه ها و توجه افراد و جوامع به سوی آنها متوجه خواهد شد و از آنها پیروی خواهد کرد. نمونه بارز این حقیقت، داستان مُد لباس یا آرایش مو و آراستگی های ظاهر است. یک نواختی در پوشش و ظاهر،  باعث خستگی می شود و روان آدمی به دنبال تنوع است در اینجاست که گروهی با سوار شدن بر این مرکب نیاز، به طراحی لباس و چهره رو می آورند و در قالب رفع این نیاز به سودا گری می پردازند و سودهای کلانی می برند.

شاید برای برخی سوال باشد که چرا افراد مذهبی نیز از مُدهایی که خاستگاهشان، کشوری های غیر اسلامی است پیروی می کنند. پاسخ در همین حقیقتی است که گفته شد. این گونه افراد در آن بخش که عهده داران مذهب، برای مناسک و آموزه های دینی مثل نماز و عبادات و آیین ها، برنامه دارند از این برنامه ها پیروی می کنند اما در ابعاد دیگر انسانی از هر کس که برنامه دارد و توانسته برای جذابیت برنامه هایش از هنر و تبلیغات استفاده کند و آنها را به تک تک افراد بشر برساند، پیروی می کند. 
مثال روشن دیگر برای این امر، سینماست . کودکان ، جوانان و میانسالان به تناسب سن خود به نوعی از آثار سینمایی و فیلم گرایش دارند و به دنبال تماشای آنها هستند و برایشان فرقی نمی کند تولید کننده یک شرکت آمریکایی یا اروپایی باشد یا کره ای یا هندی و یا ترکیه ای یا ایرانی، با فکرو اندیشه سکولار یا مذهبی. 

بدیهی است که گرایش به فیلم  موضوعی جهانی است و اگر روزگاری سینمای دینی تقویت شود و از حیث هنری توان رقابت داشته باشد ملتهای دیگر از آن استقبال خواهند کرد همان گونه که سریال امام علی علیه السلام در جوامع اهل سنت دیده می شد با این که علمای وهابی فتوای تحریم آن را داده بودند.

حال شما خودتان را جای کسانی بگذارید که سرمایه های کلانی دارند و از قدرت و نفوذ گسترده فیلم و سینما اطلاع دارند بدیهی است که در کنار تلاش برای ساخت فیلم جهت سود اقتصادی، به دنبال تاثیر گذاری فرهنگی بر جوامع از طریق فیلم و انیمیشن باشند. ترویج فحشا و باورهای انحرافی و تطهیر چهره قدرت های استعماری و ... از طریق سینما ، استفاده تمام و کمالِ کانون های قدرت، از این فرصتی است که هنر سینما در اختیار آنها قرار داده است همانگونه که بهترین استفاده را از قدرت رسانه های گوناگون و فضای مجازی می کنند.

بنابر این افراد جامعه به تناسب هویت و شخصیتی که از تبلیغات اندیشه های گوناگون یافته اند یک اصل و ماهیت فکری دارند که در مواقع بحرانی و تلاطم های روزگار هویدا می شود و مسیر آنها را مشخص می کند اما افزون بر این ماهیت ، سبک زندگی ظاهری دارند که برای هر بخش از آن، از الگوها، برنامه های مطرح و پر ظهور و بروز و صاحب ادعا و احیانا پر هیاهو، الهام گرفته اند.

این گونه است که شاهدیم در بخش بزرگی از جامعه، رفتارهایی از مردم سر می زند که هر کدامش برآمده از یک اندیشه و مکتب دارد و گاه، کاملا در تعارض با هم هستند اما کسانی که چنین رفتارهایی دارند در بسیاری از مواقع، متوجه این ناهماهنگی ها و تعارضات نمی شوند.


 

 


داستان مُد
شخصیت و روح و روان آدمی و به تبع آن جامعه انسانی ابعاد مختلفی دارد که در آنها نیازمند راهنمایی ، الگو برداری و برنامه  و نقشه راه است. هر فرد و گروهی که بتواند در یک یا چند بعد خاص ، خلاء های یاد شده را پر و نیازها را برطرف کند نگاه ها و توجه افراد و جوامع به سوی آنها متوجه خواهد شد و از آنها پیروی خواهد کرد. نمونه بارز این حقیقت، داستان مُد لباس یا آرایش مو و آراستگی های ظاهر است. یک نواختی در پوشش و ظاهر،  باعث خستگی می شود و روان آدمی به دنبال تنوع است در اینجاست که گروهی با سوار شدن بر این مرکب نیاز، به طراحی لباس و چهره رو می آورند و در قالب رفع این نیاز به سودا گری می پردازند و سودهای کلانی می برند.

 اگر تنها طراحی و تولیدات گوناگون، پایان این داستان بود مشکلی نبود اما حقیقت آن است که طاغوتیان و حرامیان زمانه با آگاهی از این نیاز در هنگامه طراحی لباس ها به دنبال راهکاری هستند تا فرهنگ جوامع را متناسب با مقاصد خود تغییر دهند  زیرا هر پوششی به خاطر آنکه در دید عموم قرار دارد به منزله یک تابلو تبلیغاتی عمل می کند و آنها می توانند با نوع طراحی ، فکر و اندیشه مورد نظر خود را ترویج کنند مانند طراحی لباس های هم جنس بازان که در غرب نشانه و شعار آنان به حساب می آید. جالب آنکه در شرق به دلیل حالت انفعال و خود کوچک بینی نسبت به آنچه از غرب می رسد این نوع لباس ها،  به عنوان مد روز، مورد استقبال قرار گرفتند و جوانان این جوامع بدون این که معنای این نوع از پوشش را بدانند صرفا به خاطر این که در اروپا و آمریکا مُد هستند، از آن استقبال کردند. نتیجه عملی رواج این نوع پوشش، شکستن قبح عریانی است به طوری که به خاطر فاق کوتاه بودن شلوار مردان، دائما بخش پشت شلوار پایین کشیده  شده و عریان می شود این در حالی است که چند نسل قبل، اگر این اتفاق به طور تصادفی برای مردی می افتاد چقدر شرمگین و ناراحت می شد. 

بنابر این  عدم توجه به یک نیاز و پر نکردن این خلاء به طور صحیح و به موقع ، راه نفوذ یک فرهنگ و باور باطل را به میان نسل های جدید، باز کرده است.